وصیت نامه سیاسی-الهی امام خمینی(ره) | قسمت اول

قالَ رسولی اللّٰه_صلَّی اللّٰه علیه و آله وسلَّم:«اِنّی تارکٌ فیکُمُ الثَّقلَیْنِ کتابَ اللّٰهِ و عترتی اهلَ بیتی؛فإِنَّهُما لَنْ یَفْتَرِقا حَتّیٰ یَرِدَا عَلَیَّ الحَوضَ.»

وبعد،اینجانب مناسب میدانم که شمه ای کوتاه و قاصر درباب«ثقلین»تذکر دهم؛نه از حیث مقامات غیبی و معنوی و عرفانی،که قلم مثل منب عاجز است از جسارت در مرتبه ای که عرفان آن برتمام دایره وجود،از ملک تا ملکوت اعلیٰ و از آنجا تا لاهوت و آنچه در فهم من و تو ناید،سنگین و تحمل آن فوق طاقت،اگر نگویم ممتنع است؛

به ادامه مطلب بروید

اگر نگویم ممتنع است؛و نه از آنچه بر بشریت گذشته است،از مهجور بودن از حقایق مقام والای«ثقل اکبر»و«ثقل کبیر» که از هرچیز اکبر است جز ثقل اکبر که اکبر مطلق است؛ونه از آنچه گذشته است بر این دو ثقل از دشمنان خدا و طاغوتيان بازیگر که شمارش آن برای مثل منی مسیر نیست با قصور اطلاع و وقت محدود؛بلکه مناسب دیدم اشاره ای گذرا و بسیار کوتاه از آنچه بر این دو ثقل گذشته است بنمایم.

شاید جمله یَفْتَرِقا حَتّیٰ یَرِدَا عَلَیَّ الحَوض اشاره باشد بر اینکه بعداز وجود مقدس رسول اللّٰه_صلی الله علیه و آله وسلَّم_هرچه بر یکی از این دو گذشته است بر دیگری گذشته است و مهجوریت هریک مهجوریت دیگری است،تا آنگاه که این دو مهجور بر رسول خدا در«حوض»وارد شوند.و آیا این«حوض»مقام اتصال کثرت به وحدت است و اضمحلال قطرات در دریا است،یا چیز دیگر که به عقل و احسان بشری راهی ندارد.وباید گفت آن ستمی که از طاغوتیان بر این دو ودیعه رسول اکرم گذشته،بر امت مسلمان بلکه بر بشریت گذشته است که قلم از آن عاجز است.

و ذکر این جمله لازم است که حدیث«ثقلین»متواتر بین جمیع مسلمین است و[در] کتب اهل سنت از«صحاح ششگانه» تا کتب دیگر آنان،با الفاظ مختلفه و موارد مکرره از پیغمبر اکرم به طور متواتر نقل شده است. واین حدیث شریف حجت قاطع است بر جمیع بشر بویژه مسلمانان مذاهب مختلف؛وباید همه مسلمانان کع حجت بر آنان تمام است جوابگوی آن باشند؛واگر عذری برای جاهلان بیخبر باشد برای عالمان مذاهب نیست.